Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایمنا»
2024-05-08@10:20:38 GMT

لزوم تغییر الگوی مصرف انرژی در کشور

تاریخ انتشار: ۵ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۷۶۸۸۸

لزوم تغییر الگوی مصرف انرژی در کشور

متأسفانه در ایران مقدار انرژی که از منابع تجدیدناپذیر و تجدیدپذیر به‌دست می‌آید به طور کامل مصرف می‌شود و درواقع الگوی مناسبی برای بهره‌وری از انرژی وجود ندارد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، یکی از مسائل حائز اهمیت و مهم در توسعه کشورها مدیریت انرژی و استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر است که امروزه در کشورهای توسعه‌یافته بسیار مورد توجه قرار گرفته و حتی متخصصانی در حوزه مدیریت انرژی تربیت می‌شوند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

درحال‌حاضر مدیریت و صرفه‌جویی در مصرف انرژی تبدیل به یکی از چالش‌های جهانی شده است و یکی از موضوعات اساسی دنیا به‌شمار می‌رود به همین دلیل کشورهای مختلف با ایجاد قوانین و تغییر الگوی مصرف انرژی تلاش دارند تا شرایط کشور خود را بهبود ببخشند.

در این راستا کشورهای مختلف با فرهنگ‌سازی در حوزه انرژی، ایجاد قوانین بازدارند و طرح‌های تشویقی صنایع و جوامع مختلف را به سمت اصلاح الگوی مصرف انرژی هدایت می‌کنند همچنین دولت‌های متخلف تلاش دارند که صنایع خود را به شکلی ارتقا دهند تا میزان مصرف انرژی در آن کاهش یابد. امروزه تغییر ساختار ذهنی که در خصوص انرژی در بین جوامع مختلف دنیا شکل گرفته است و تحت عنوان الگوی مصرف انرژی شناخته می‌شود، بسیار مورد توجه قرار دارد، اما متأسفانه این الگو در ایران جایگاه مناسبی ندارد.

درواقع یکی از ضعف‌های ایران در حوزه انرژی نبود فرهنگی مناسب و الگویی مشخص برای استفاده از منابع انرژی است به همین دلیل بسیاری از کارشناسان معتقدند که باید قوانین بازدارنده و طرح‌های تشویقی برای هدایت صنایع مختلف به سمت تغییر الگوی مصرف انرژی در نظر گرفته شود و عملاً شرایط کنونی کشور نیازمند برنامه‌ای جامع و کامل در حوزه فرهنگ‌سازی است. در این راستا سیستم آموزشی کشور نیز نقش بسیار پررنگی برعهده دارد.

برای شناخت بیشتر اهمیت الگوی مصرف انرژی، بررسی شرایط کشور در این حوزه و ارائه راه‌کارهایی برای بهبود وضعیت فعلی با ساسان صفریان، دکترای مدیریت و آینده‌پژوهی انرژی گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

منظور از الگوی مصرف انرژی چیست؟

به طور کلی ساختار ذهنی که در خصوص انرژی در بین جامعه شکل می‌گیرد و مردم بر اساس آن عمل می‌کنند، تحت عنوان الگوی مصرف انرژی شناخته می‌شود که هر جامعه، دولت یا منطقه‌ای در تمام برای خود دارای فرهنگ و الگویی به خصوص است؛ ایران نیز به عنوان عضوی از قاره آسیا دارای فرهنگ و الگوی خاص خود است که شاید در بسیاری از زمینه‌ها فرهنگ ما نمونه باشد، اما متأسفانه در حوزه مصرف انرژی جایگاه مناسبی نداریم.

چرا جایگاه ایران در حوزه انرژی مطلوب نیست؟

متأسفانه در ایران مقدار انرژی که از منابع تجدیدناپذیر و تجدیدپذیر به‌دست می‌آید به طور کامل مصرف می‌شود و درواقع الگوی مناسبی برای بهره‌وری از انرژی وجود ندارد؛ این شرایط که از طریق منابع داخلی و جهانی نیز قابل بررسی است، نشان‌دهنده وضعیت نامناسب مصرف انرژی در کشور است که متأسفانه روند رو به کاهشی هم ندارد. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان امکان دارد که در آینده ما قادر به صادرات نباشیم و هرچه به‌دست می‌آوریم را صرف نیازهای روزانه کنیم.

در کشورهای پیشرفته برای اصلاح الگوی مصرف چه تمهیداتی در نظر گرفته شده است؟

اگر به جامع پیشرفته‌ای مانند کشورهای اروپایی نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که در این جوامع خط مشی و اساس‌نامه‌هایی برای الگوی مصرف انرژی تنظیم شده است که در این اساس‌نامه تشویق و تنبیه‌های مختلفی برای صنعت، منازل مسکونی، مجتمع‌های تجاری و درمانی در نظر گرفته شده است؛ از طرفی مدارس این کشورها نیز خط مشی به‌خصوص خود را دارند و از زمان آغاز فرآیند تحصیل، اهمیت انرژی و نحوه استفاده از آن را به تمام دانش‌آموزان آموزش می‌دهند.

در حال حاضر شرایط کشور در حوزه انرژی چگونه است؟

با توجه به شرایط فعلی می‌توان گفت که فرهنگ کشور در حوزه مصرف انرژی نامناسب و دارای ضعف است. علاوه بر این مسئله دولت نیز برنامه جامع و کاملی در حوزه مصرف انرژی ندارد؛ درواقع برنامه‌های دولت مربوط به برخی از شاخه‌های فرهنگ‌سازی است و تمام مسائل حوزه مصرف انرژی را در بر نمی‌گیرد به همین دلیل هم‌افزایی آن ناقص بوده و در نتیجه تمام برنامه با شکست مواجه می‌شود.

به طور کلی هنگامی که در انجام هر فعالیتی که هم‌افزایی وجود نداشته‌باشد با شکست مواجه می‌شویم زیرا بهره‌وری کاهش یافته و اثرات مطلوبی نیز در حوزه مورد نظر نخواهد داشت.

برای رفع مشکلات کنونی حوزه انرژی چه راهکارهایی وجود دارد؟

برای رفع مشکلات کنونی در درجه نخست دولت باید برنامه جامع و خط مشی مشخصی در حوزه الگوی مصرف انرژی تهیه کند که در این خط مشی تکلیف صنعت، منازل مسکونی و سازمان‌های دولت کاملاً مشخص شود همچنین تنبیه و تشویق نیز برای حوزه‌های مختلف در نظر گرفته شود، زیرا اگر تنبیه و تشویقی وجود نداشته‌باشد، صنایع پیشرفت نخواهند کرد.

تشویق و تنبیه به این معنا نیست که دولت با سازمان‌های مختلف برخورد کند بلکه منظور از این واژه تشویق و تنبیه مادی است. هنگامی که الگوی جدیدی برای مصرف انرژی تعریف شد درصورت حمایت از صنایعی که تجهیزات خود را ارتقا و بازده خود را نیز افزایش داده‌اند، در اصل تشویق انجام داده‌ایم؛ به طور مثال دریافت بهای کمتر برای گاز و برق از صنعت مورد حمایت باعث می‌شود صنایع دیگر نیز تشویق به همکاری شوند؛ البته در حال حاضر این مسئله برای منازل مسکونی اجرا می‌شود و طرح‌های دیگری نیز در این حوزه وجود دارد.

کد خبر 622110

منبع: ایمنا

کلیدواژه: اصلاح الگوی مصرف انرژی کاهش مصرف انرژی مصرف انرژی بهینه سازی مصرف انرژی مدیریت مصرف انرژی افزایش مصرف انرژی شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق الگوی مصرف انرژی حوزه مصرف انرژی حوزه انرژی مصرف انرژی خط مشی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۷۶۸۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آمریکا دیگر مقصد آرمانی محققان نیست/ تغییر الگوی مهاجرتی دانشمندان

به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز؛ محققان در مقاله‌ای که تحت عنوان « مهاجرت بیشتر، اما نزدیک‌تر: نقشه برداری از منطقه‌ای شدن رو به رشد جابه‌جایی علمی جهانی با استفاده از ORCID» در پایگاه علمی «ساینس دایرکت» در سال ۲۰۲۰ منتشر شده است، روندهای جهانی را در مهاجرت دانشمندان بررسی کردند و در یکی از مطالعات خود روی دانشگاهی متمرکز شدند که دانشمندان مدرک دکتری خود را از آنجا دریافت کرده‌اند تا از این طریق تاثیر مفید یا نامطلوب فرار مغزها و دستاوردهای مغزها را بر کشورها متوجه شوند. به طور مثال، از اواسط قرن بیستم،‌ آمریکا به عنوان تاثیرگذارترین کشور در علم جهانی در نظر گرفته می‌شود. دانشگاه‌های آمریکا همواره در صدر بهترین دانشگاه‌های جهان قرار می‌گیرند و بیشترین تعداد برنده جایزه نوبل را تولید می‌کنند و بیشترین تعداد دانشمندان پراستناد را در تمامی رشته‌ها دارند. در نتیجه آمریکا یکی از محبوب‌ترین گزینه‌ها برای تحصیلات تکمیلی در بین دانشجویان جهان به شمار می‌آید.

با این حال، همبستگی قوی‌ای بین تحصیلات تکمیلی و دانشگاه‌ها، جوایز و دانشمندان نخبه با دیگر کشورهای بسیار تاثیرگذار علم مانند بریتانیا و آلمان مشهود است. بنابراین، نقشه‌برداری از جایی که دانشمندان مدرک دکتری خود را دریافت می‌کنند، همراه با جایی که برای پیشرفت شغلی خود مهاجرت می‌کنند، کمک می‌کند تا جریان دانشمندان در آن سوی مرزها بهتر درک شود.

برای رمزگشایی صحیح روند مهاجرت‌های جهانی، محققان ابتدا با مدرک دکتری شروع کردند. شکل ۱ تغییرات در طول زمان را به نسبت «مدارک دکتری جدید» نشان می‌دهد. در نمودار A، دکتری طبقه‌بندی شده است که شامل علوم سلامت، علوم زندگی، علوم فیزیک و علوم اجتماعی می‌شود. این نمودار از سال ۲۰۰۰ یعنی زمانی شروع می‌شود که اولین داده‌ها در مورد انتشارات مجلات وجود دارد.

در نمودار B مناطق تقسیم‌بندی شده‌اند که شامل آسیا،‌ آمریکای لاتین، اقیانوسیه، اروپا و آفریقا می‌شود و جایی است که دانشمندان مدرک خود را از سال ۱۹۸۰ دریافت کرده‌اند. در این مورد الگوی مهاجرت به طور چشمگیری در طول زمان تغییر می‌کند. همانطور که آمریکا تعداد بسیاری از مدارک دکتری را تولید کرده است، تولید مدرک دکتری در اروپا و آسیا نیز به طور چشمگیری افزایش یافته است. با توجه به این ۲ مقوله، می‌توان درک کرد که جغرافیای تحصیل در مقطع دکتری در حال تغییر است؛ حتی اگر مرزهای دیگر ثابت باقی مانده باشد. نمودار B به خوبی نشان می‌دهد که اروپا و آسیا ۲ منطقه‌ای هستند که این تغییرات در آنها بارزترین بوده است.

نمودار زیر نشان می‌دهد که وقتی دانشمندان به خارج از کشور مهاجرت می‌کنند،‌ کجا می‌روند. نقشه‌ها بر اساس دهه‌ای که دانشمندان در آن دکتری می‌گیرند، به تصویر کشیده شده‌اند. این نمودارها مخصوص دانشمندانی است که در دهه ۱۹۸۰،‌ ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ مدرک دکتری خود را دریافت کرده‌اند. این سه نمودار و تفاوت آنها به خوبی تغییرات الگوی مهاجرت در سه دهه را نشان می‌دهد.

به عنوان مثال، دانشمندی که در سال ۱۹۸۵ دکتری خود را در ایالات متحده گرفته، در سال ۱۹۸۶ به کانادا نقل مکان کرده و سپس در سال ۱۹۹۰ از کانادا به فرانسه نقل مکان کرده، در اولین طرح در سمت چپ، ۲ قوس تولید می‌کند: یک قوس از آمریکا به کانادا و یک قوس از کانادا به فرانسه. بنابراین، اندازه قوس‌های جریان متناسب با تعداد جابه‌جایی‌هایی‌ است که در بازه زمانی در هر طرح انجام می‌شود.

زمانی که از سمت چپ به نمودارهای بعدی می‌رسیم، متوجه می‌شویم که سهم آمریکا در بین گروه‌ها کاهش یافته است و دانشمندان به مقصدهایی به غیر از آمریکا مهاجرت می‌کنند. در حالی که جریان قوس از آسیا به آمریکا افزایش یافته است، جریان قوس از اروپا به آمریکا کاهش چشمگیری داشته است. با این حال، سهم کلی آسیا و اروپا در مقایسه با مناطق دیگر در هر دهه افزایش یافته است. علاوه براین، جریان قوس در این مناطق نیز رشد کرده است.

شکل ۳ در ۲ صفحه سازماندهی شده است و جابه‌جایی‌های بین‌المللی دانشمندان را در طول ۳۵ سال، از سال ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۵ بررسی می‌کند. نمودار A میانگین تعداد کشورهایی را که دانشمندان طی ۱۰ سال اول پس از دریافت مدرک دکتری به آنها نقل مکان کرده اند، نشان می‌دهد. فارغ التحصیلی، همانطور که در محور x ترسیم شده است. محور y میانگین تعداد وابستگی‌های کشوری مرتبط با دانشمندان این گروه خاص را محاسبه می‌کند. این رویکرد سودمند است، زیرا روندها را در بین گروه‌های سالانه قابل مقایسه می‌کند. برای مثال، اگر دانشمندی در سال ۱۹۸۵ دکتری خود را از دانشگاه واشنگتن (آمریکا) دریافت کرد و سپس در سال ۱۹۹۳ به دانشگاه تورنتو (کانادا) نقل مکان کرد (یعنی در مدت ۱۰ سال پس از دریافت دکتری)، آنگاه در سال ۱۹۸۵ به عنوان کسی محاسبه می‌شود که دو وابستگی کشوری (آمریکا و کانادا) را دارد. همانطور که در پنل A نشان داده شده است، دانشمندان در هر گروه بعدی به کشورهای بیشتری سفر کرده‌اند.

با این حال، در پنل B در شکل ۳، فقط فاصله تمام حرکت‌های بین‌المللی (در صورت وجود) انجام شده توسط دانشمندان در هر یک از گروه‌های سالانه در نظر گرفته شده است. با در نظر گرفتن میانگین به جای محاسبه کل مسافت طی شده، تعداد فزاینده جابه‌جایی‌های بین‌المللی مشاهده شده در پنل A را به حساب می‌آورد.

پنل B نشان می‌دهد در حالی که دانشمندان در هر گروه بعدی به کشورهای بیشتری می‌روند، آنها مسافت‌های کوتاه تری را نیز طی می‌کنند.

نتیجه‌گیری

همانطور که مشخص است، درک تحرک جهانی دانشمندان به معنای در نظر گرفتن رشد منطقه‌ای علوم اروپایی و آسیایی است. این امر تاکنون در علم به طور کامل مورد توجه قرار نگرفته بود، اما با توجه به ادبیات موجود در مورد جابه‌جایی نیروی کار به طور کلی، نتیجه کاملاً تعجب‌آور نیست، زیرا جهان به طور همزمان در مقیاس جهانی و در سطح منطقه‌ای بیشتر به هم مرتبط می‌شود. تجزیه و تحلیل محققان از جابه‌جایی علمی بسیاری از موارد مشابه را نشان می‌دهد. از سال ۱۹۸۰ تعداد فزاینده‌ای از مهاجرت‌های بین‌المللی در میان دانشمندان، گروه به گروه وجود داشته است، اما در طول مدت زمان مشابه، مهاجرت بین کشورهای منطقه افزایش یافته است. در واقع، میانگین مسافت طی شده توسط دانشمندان مهاجر کاهش یافته است.

علاوه بر این، به نظر می‌رسد که این امر ارتباط نزدیکی با تحولات اروپا و آسیا دارد. تحقیقات در علم بارها به این موضوع اشاره کرده است که هژمونی یا سلطه آمریکا بر تحقیقات علمی در حال کاهش است، زیرا دانشمندان اروپایی و آسیایی پرکارتر و تأثیرگذارتر شده‌اند.

بیشتر بخوانید: الگوی مهاجرت دانشمندان در جهان چیست؟/ فاصله جغرافیایی کم‌تر؛ احتمال انتقال دانش بیشتر

با گذشت زمان، جریان مهاجرت به اروپا و آسیا افزایش یافته است، در حالی که جریان‌های مهاجرت به آمریکا و از آمریکا کاهش یافته است. منطقه‌ای شدن علم مشاهده شده در داده‌ها به همان اندازه با سرنوشت این مناطق مرتبط است. مثلا اعتبار دانشگاه‌های اروپایی و آسیایی و تولید مدرک دکتری در آنها افزایش یافته است و به نظر می‌رسد دانشمندان در طول زمان تمایل بیشتری به حرکت در آن سوی مرزها به کشورهای مجاور پیدا کرده‌اند، شاید تا حدی به این دلیل باشد که مزایای مرتبط با کشورهای دورتر کاهش یافته است.

به نظر می‌رسد که محققان باید در آینده روندهای منطقه‌ای خاص را بررسی کنند تا به انگیزه‌های مهاجرت درون منطقه‌ای بیشتر پی ببرند؛ به ویژه که به برتری‌ رو به رشد دانشگاه‌های آسیایی و اروپایی در علم جهانی مربوط می‌شود.

داده‌های محققان همچنین نشان می‌دهد که دانشمندان مهاجر در طول زمان تعداد مقالات بیشتر و در رسانه‌های معتبرتر منتشر کرده‌اند. علاوه بر این، هیچ تفاوت آماری معنی‌داری بین دانشمندان مهاجر منطقه‌ای و جهانی وجود ندارد که نشان ‌دهد این خود حرکت است و نه مقصدهای خاص که منجر به نتیجه می‌شود.

این آمار همچنین نشان می‌دهد که به طور متوسط اکثر دانشمندان یعنی تقریبا ۸۸ درصد آنها بین سال‌های ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۵ به کشور دیگری مهاجرت نکرده‌اند.

جابه‌جایی بین‌المللی دانشمندان با فرار مغزها، انتقال دانش و بهره‌وری پژوهش مرتبط است، اما بحث‌های سیاسی را نیز در این میان نباید نادیده گرفت. دانشمندانی که کشورشان را ترک می‌کنند، زمانی که روابط همکاری با هموطنان خود در کشور مبدأ خود را حفظ می‌کنند، احتمال بیشتری دارد که بازگردند و ۲ دانشمند به احتمال زیاد هر چه به یکدیگر نزدیک‌تر باشند، با هم همکاری می‌کنند. بنابراین، مهاجرت منطقه‌ای ممکن است برای کشورهای درگیر فرار مغزها بهتر باشد.

انتهای پیام/

کد خبر: 1229566 برچسب‌ها آموزش عالی آمریکا

دیگر خبرها

  • ایجاد یک میلیون ظرفیت تولید موتورهای فوق کم‌مصرف با ارائه تسهیلات ۸۰۰ میلیاردی
  • آجیل، دیگر یک کالای لوکس نیست
  • تابستان منهای خاموشی
  • تراز دریاچه ارومیه به ۱۲۷۰.۶۰ متر رسید/لزوم تغییر الگوی کشت
  • تولید گاز باید افزایش پیدا کند/ لزوم بهینه سازی مصرف
  • راهکار رفع ناترازی سوخت، اصلاح زیرساخت‌ها به‌منظور مصرف بهینه است/ لزوم حمایت از احداث صنایع پالایشی کوچک
  • رشد اقتصادی پایدار در صنعت نفت با بهینه‌سازی مصرف انرژی
  • قبض‌های نجومی برق در تابستان
  • قبض‌های میلیونی در انتظار این افراد
  • آمریکا دیگر مقصد آرمانی محققان نیست/ تغییر الگوی مهاجرتی دانشمندان